چهار سال نحس
ای که بردی ملّتی در انزوا
سرنوشتِ مملکت را در هوا
ملتِ افتاده در گرداب غم
میکشد از هر طرف رنج و ستم
دشمنی داری تو با فرهنگ ها
بُردهای ما را به دور سنگ ها
با خشونت کردهای مثلِ ضحاك
سینه های ملتی را چاک چاک
از برای ظلم های بیشمار
شد همه آواره و بی روزگار
چار سالِ ظلم و استبداد را
نیست گوشِ بشنود فریاد را
عامل این رنج های بیشمار
دستهای توست در این روزگار
چار سالِ پیهمِ منحوس را
با خودت آوردهیی کابوس را
سرخی دستانِ منحوس شما
وحشتِ دیرینه را دارد به پا
آستین را بر زدی بر حذفِ زن
تا خزان آوردهیی بر این چمن
جای جولانت شده کشتارگاه
خطهی تاریخ، اما بیپناه
ملت افتاده در دام بلا
باز تحمیلِ جفا بر ما چرا ؟
عمر منحوسِ تو کی آرد دوام
زورگوییها شود روزی تمام
درد ملت بردهیی تا استخوان
تا به کی داری تو صبرش امتحان
صبرِ ملت میشود روزی تمام
عاقبت پیش آورد روزِ قیام
#فرحت_رحمان
۱۴ آگیست ۲۰۲۵